"> شناخت و معرفت در قرآن
صفحه نخست | عناوین مطالب | پروفایل مدیر | پست الکترونیک

اين تقابل نشان مي‌دهد كه جهل با نابينايي يكسان است، بديهي است كه جهل در تضاد با شناخت و علم است، بنابراين معرفت و شناخت، نوعي بينايي محسوب مي شود.
در آيات 19 تا 22 سوره‌ي فاطر نيز به زيبايي اين مطلب بيان شده است:«و ما يستَوي الاَعمي وَ البَصيرُ.وَ‌لا الظُّلماتُ وَ لا النُّورُ.وَ لا الظّلُّ وَ لا الحَرُورُ وَ ما يستَوي الاَحياءُ وَ لَا الأمواتُ؛نابينا و بينا مساوي نيستند و نه ظلمات و روشنايي و نه سايه آرامبخش و باد داغ و سوزان[همانگونه كه] مردگان و زندگان يكسان نيستند».
مشاهده مي‌شود كه كلماتي همچون«ظلمات»،«باد داغ و سوزان» و«مردگان» همگي براي توصيف جهل و ناداني استفاده شده، واژگاني كه داراي بار معنايي منفي هستند؛ اما براي وصف معرفت و آگاهي،از الفاظ خوشايندي مانند:«روشنايي»،«سايه آرامبخش» و«زندگاني(حيات)» بهره گرفته شده است.
خداوند در آيه 70سوره نحل مي‌فرمايد:«واللّه خلقكم ثم يتوفاكم و مِنكم مَن يرَدُّ الي أرذَلِ العمر لِكَي‌لايعلم بَعدَ علم شَيئاً إنَ اللّه عليم قدير؛ و خدا شما را آفريد سپس جان شما را مي گيرد و بعضي از شما تا خوارترين دوره سالهاي زندگي[فرتوتي] باز گردانده مي‌شود، به طوري كه بعد از آن همه دانستن[و علم و شناخت] ديگر چيزي نمي‌دانند…». يا آيه پنج سوره حج كه بيان مي‌دارد:«و منكم من يرَدُّ الي اَرذَل العمر لِكَيلا يعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شيئاً؛ و بعضي آنقدر عمر مي‌كنند كه به بدترين مرحله زندگي و پيري مي رسند آنچنان كه چيزي از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت».
در اين آيات«ارذل»(از ماده رذل) به معني موجود پست است و يا به تعبير ديگر، موجودي كه قابل اعتنا نيست و ارزشي ندارد، بنابراين منظور از ارذل العمر، بي‌ارزشترين روزهاي زندگي انسان است. با اين مقابله، روشن مي‌شود كه قرآن كريم، روزهاي نهايت پيري را كه غالباً توأم با فراموشي و از دست دادن علوم و دانش‌هاي گذشته است را ارذل العمر شمرده و بهترين روزها و ساعت عمر انسان، ساعات علم، آگاهي و معرفت است.
همچنين از مقابله آيات متعددي كه از رابطه‌ي«جهل» و«دوزخ»(جاهلان و دوزخيان) بحث مي‌كند، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه معرفت و شناخت نيز رابطه و نسبتي با بهشت دارد. به چند نمونه از آيات اشاره مي‌كنيم:
«و قالُوا لَو كُنا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما كنا في اَصحاب السَّعيرِ.فاعترفوا بِذَنبِهم فَسُحقاً لِاَصحابِ السًَّعير؛آنها مي گويند: ما اگر گوش شنوا داشتيم يا انديشه مي كرديم جزو دوزخيان نبوديم، اينجاست كه به گناه خود اعتراف مي كنند، دور باشند دوزخيان از رحمت خدا».(سوره‌ ملك، آيات 10 و 11)
گناه بزرگ آنها همين است كه عقل خود را به كار نينداختند و به سخنان حق گوش فرا ندادند و به اين ترتيب درهاي معرفت، آگاهي و دانش را به روي خود بستند و درهاي دوزخ را گشودند.
همين مضمون، به شكل ديگري در آيه 179 سوره اعراف بيان شده است:
«وَ لَقد ذَرَأنا لِجَهَنَمَ كَثيراً مِنَ الجن وَ الاِنسِ لَهُم قلُوبُ لا يفقَهُونَ بِها وَ لَهُم اَعين لا يبصِروُنَ بها وَ لَهُم آذان لا يسمَعونَ بَها اوُلئكَ كَالَانعامِ بَل هم اَضَلُ اوُلئك هُم الغافلون؛ما بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم آنها دلهايي(عقل‌هايي) دارند كه با آن انديشه نمي‌كنند و نمي‌فهمند، و چشمهايي كه با آن نمي‌بينند و گوشهايي كه با آن نمي‌شنوند، آنها همچون چهارپايانند، بلكه گمراهتر! آنها همان غافلانند».
«ذَرَأ» هم به معني خلقت و ايجاد و آفرينش بكار مي‌رود و هم به معني اظهار و آشكار ساختن و در معناي بسط و گسترش هم به كار رفته است.
در آيه بالا اگر منظور«خلقت و آفرينش» باشد، معني آيه اين است كه اين گونه افراد از نعمات و مواهب خدادادي ـ كه منابع و ابزار معرفت و شناخت هستند ـ و مانند: عقل(جهت انديشه) گوش(جهت شنيدن) و چشم(براي ديدن) بهره نمي‌گيرند، سرنوشتي جز دوزخ ندارند و اگر به معناي«بسط و گسترش» باشد، باز اشاره به اين است كه اين گونه افراد به صورت گسترده در دوزخ پخش مي‌شوند.
و در نهايت بيانگر اين واقعيت است كه سرانجام جهل و از كار انداختن ابزار شناخت،(كه خود از مواهب الهي است) چيزي جز آتش جهنم نخواهد بود. اين مسأله كه جهل، قسمتي از عذاب دوزخ را به دنبال دارد، نشان مي‌دهد كه علم، آگاهي و معرفت نيز بهره‌اي از بهشت را به همراه خواهد داشت؛ چنانكه در حديثي از پيامبر اكرم (ص) آمده است، خداوند به من چنين وحي كرد:
«اِنَّه مَن سَلَك مَسلَكاً يطُلُب فيه العِلم سَهّلتُ له طريقاً الي الجنة1؛هر كس در راهي گام بگذارد كه علم و دانش طلب كند، راهي به سوي بهشت براي او مي‌گشايم.
شناخت و آگاهي ثمره ديگري نيز دارد و آن پيروزي و موفقيت در زندگي است. آيه 65 سوره انفال اين گونه بيان مي‌دارد:
«يا ايها النَّبي حَرِّض المؤمنين علي القِتال اِن يكن مِنكُم عشرون صابرون يغلِبُوا مِأتين و اِن يكُن منكم مائة يغلِبُوا اَلفاً مِنَ الذين كفروا باَنَّهُم قَوم لايفقَهون؛اي پيامبر! مؤمنان را به جنگ با دشمن تحريض كن، اگر بيست نفر از شما با استقامت باشند، بر دويست نفر غلبه مي‌كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كساني كه كافرند غالب مي گردند! چرا كه آنها گروهي هستند جاهل و نادان».
دو چيز در اين آيه موجب پيروزي و موفقيت عنوان شده است:يكي صبر و استقامت مؤمنان( كه جز با شناخت صحيح از هستي و خود به وجود نمي‌آيد) و ديگري جهل و ناآگاهي مخالفان .جهل به قدرت و توانايي پروردگار، جهل به استعدادهاي خدادادي انساني خويش و جهل به متون و علوم عصر، همگي مايه شكست انسان خواهد بود؛ پس علم و شناخت نسبت به هر سه،موجب موفقيت و بهروزي خواهد بود.

پاورقيها:

1. بحارالانوار، ج اول، ص 173.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده : موسوی نظرات :
آخرین پست ها
کلیه حقوق مادی و معنوی این وبلاگ برای "موسوی" محفوظ می باشد!

All rights reserved by خانه قرآن قائم آل محمد(عج) ; Designed and supported by IRLEADER.ir